مقامات محلی بلژیک از وقوع یک انفجار در ایستگاه مرکزی قطار بروکسل خبر دادند.
حیدر العبادی نخستوزیر عراق و هیئت همراه، با حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند.
گرما و افزایش بی سابقه دما به ویژه در ایالت های آریزونا و نوادا در غرب آمریکا، موجب لغو پروازها، بروز آتش سوزی و قطع برق در این مناطق شد.
موشک، پاسخ ترقه بازی داعش/ پیام موشکهای سپاه به دشمنان ایران/ داعش توسط سپاه موشک باران شد/ سعودی، داعش، داغت رو نبینم!
شمشیربازان سابر ایران بر سکوی نایب قهرمانی آسیا در هنگ کنگ ایستادند.
مقامات واحد ضد تروریسم عراق از دستگیری مسئول اطلاعات گروهک تروریستی تکفیری داعش در موصل خبر دادند.
هر زمان صحبت از طراحی های اداری می شود ، همه به یاد رنگهای قهوه ای ، کرم و مشکی می افتند با همان مبلمان های منضبط و حال و هوای خشک. اغلب طراحان داخلی اینگونه فضاها نیز ، در تلاشند از این معیار دور نشوند و در طول طراحی آن را حفظ می نمایند.طراحی چهارچوب دارد، اما خلاقیت در آن سقفی ندارد. دست و پای خود را در طراحی نبندید.ذهن خود را رها کنید.خودتان را در فضایی که می خواهید طراحی کنید قرار دهید. نیازهای شما چیست ؟چگونه عملکرد بهتری درآن فضا خواهید داشت؟چه رنگی به شما پویش بالاتری میدهد؟فعالیت های شما در چه بستر حرکتی روان تر خواهد بود؟ کمی ساختار شکنی بد نیست،البته فراموش نکنید این پرواز دادن ذهن ، شما را از کاربری اصلی فضا دور نسازد. ذهن معمارانه خود را تربیت کنید در حیطه ایی که شما برایش تعریف می کنید قدم بزند و خلق کند. برای درک بهتر این مطلب تصاویر قبل و بعد از طراحی یک فضای اداری را مشاهده نمایید تا دریابید چگونه خلاقیت در استفاده از رنگ سبز و بافت چوب، یک فضای قدیمی و سرد را به دفتر کار گرم و دلپذیری بدل نموده
خــבآیــا مــטּ را از خاڪـ ساختـہ اے یا از شیشـہ…؟؟؟!!!ڪــہ حتے با یڪـ اسم متلاشے میشومـــ…؟؟!
من شکستن نمیدانم ولی هرکس از کنارم گذشت شکستن را خوب بلد بود ؛
دلم را ، عهدش را ، غرورم را ، کمرم را …
داغونی ام از آنجا شروع شد که فهمیدم …
از میان این همه “بود”
من در آرزوی یکی بودم که ” نبود ”
گاهی اوقات ارزشِ در آغـوش کشیدن بالشتت، هزار برابر بالاتر از در آغوش کشیدن یک نامرده…!!!
به همان قدر که چشم تو پر از زیبایی است ، بی تو دنیای من ای دوست پر از “تنهایی” است !!! باید آفرین گفت ........آفرین باد بر مرگ ، آفرین باد بر مرگ که با دست های سیاهش تو را خواهد کشت :“تنهایی”
لباس هایم که تنگ می شد
می بخشیدم به این و آن
ولی دل تنگم را ، حالا
چه کسی می خواهد !؟
میبخشم کسانی راکه هرچه خواستند با من، با دلم، با احساسم کردند و مرا در دور دست های خودم تنها گذاردند و من امروز به پایان خودم نزدیکم…
من میروم. ولی تو سلام مرا به غرورت برسان و به او بگو :
“بهای قامت بلندش ؛ تنهاییست…
بعد از مرگم همه اعضای بدنم را اهدا کنید به جز قلبم …
قلبم را در اعماق زمین دفن کنید تا آرام گیرد ، آخر قلب زخمی من دیگر نای تپیدن برای کسی را
وای
این روزا
دیگه باید به جمع بندی برسه
دیگه اووووووجه جرخوردگیه
شدم گوشت قربونی خدایا
شب با یکی بحث بحث
با اشک بخوابی
روز با یکی بحث بحث
با اشک از بالش سربرداری
خدایا من باید با 3نفر بحث کنم
همه هم فانتزیای خودشونو دارن و کوتاه نمیان
اینطرف سرکوفت که تو نمیفهمی همه اولش خوبن به فکر فردات باش
اونطرف تو دلت بامن نیست که به فکر فردایی
هیچکدوم هم نظر من اصلا براشون مهم نیست
فقط اینور میگن تو باید بهش حالی کنی
اونور میگه تو نیستی با من
یویو شدم
چوب تمام قد طلا شدم
بمنچه اصلا این بحثا
پامو بکشم کنار کمتر از 5دقیقه به نتیجه میرسن
مارو به خیرو شمارو به سلامت
خدایا
من چیکاره بیدم
:'(
0 و 100 خر است.
.
بلاتکلیفی خر است.
.
پول خر است.
.
انتظار خر است.
.
فاصله خر است.
.
رسم خر است.
.
700 خر است.
.
.
.
خدایا
کلکسیون را انداختی دور ما؟!